به دنبال چیزی می گردم!!!

صفحه اصلی عناوین مطالب تماس با من قالب وبلاگ Feed

معلم ایرانی یــــا سخن گوی خارجی...؟؟؟!

پیامبر اکرم، حضرت محمد(ص) می فرمایند:«معلمی شغل انبیاست»

پس از همین جهت، معلمی کاری دشوار و شغلی مهم به شمار می آید و مسئولیت زیادی را در بر می گیرد.

شاید باید از معلمانی بگویم که وظیفه اصلی خود را یعنی تعلیم و تربیت فراموش کرده اند. از معلمانی که فراموش کرده اند کلاس جای بحث سیاسی برای منحرف کردن افکار دانش آموزان نیست. از معلمانی که فراموش کرده اند چه وظیفه سنگین و مهمی را بر دوش دارند. از معلمانی که فراموش کرده اند برای تدریس تعلیم دیده اند و برای تدریس به کلاس می آیند. از معلمانی که فراموش کرده اند الگوی دانش آموزان خود هستند. از معلمانی که حتی فراموش کرده اند، چه بخواهند یا نخواهند ایرانی اند و ایرانی خواهند ماند. از معلمانی که فراموش کرده اند وظیفه آنها تعلیم وطن پرستی است نه رواج غرب گرایی. از معلمانی که فراموش کرده اند هر چقدر هم بزرگ بود نباید کسی را تحقیر کرد. از معلمانی که فراموش کرده اند نبایدد نظر خود را به دانش آموزان تحمیل کنند.

به نظر شما اینگونه از معلمان شایسته آن هستند که ادامه دهنده شغل انبیا باشند؟...



[ شنبه 92/1/31 ] [ 7:40 عصر ] [ قندون ] [ نظر ]

تصحیح

پست قبلی درباره ی حجاب بود.یکی از دوستان براین نظر بود که سوال ها کمی حالت شعاری دارند، نظرشون برام محترمه. پس ممنون میشم فقط به سوال زیر پاسخ بدید.

معنی سکوت دوست من چه بود؟؟؟؟...!!!



[ شنبه 92/1/31 ] [ 6:49 عصر ] [ قندون ] [ نظر ]

فاصله باور تا عمل...!!!

  دیروز به اتفاق خاصی بر خوردم...!!یکی از دوستان که اهمیتی به رعایت حجاب نمی دهد،تحقیقی با عنوان حجاب برتر ارائه داد.مطالب کاملا جالبی بود.به گونه ای که هر کسی را میتوانست متحول کند.صحبت هایش که تمام شد از او پرسیدم:خودت به این مطالب باور قلبی داری؟؟گفت: صددرصد!!!خندیدم و با کنجکاوی زیاد باز پرسیدم:پس چرا هرگز نشانه ای از حجاب برتر در خودت نمی بینیم؟؟؟!نگاهش را به دیوار انداخت و سکوت کرد...!!!

حال برای من چند سوال پیش آمده:

  • فاصله ی باور تا عمل چقدر است؟؟؟
  • چگونه امکان دارد شخصی به حجاب باور داشته باشد، اما عمل نداشته باشد؟؟
  • معنی سکوتش چه بود؟؟؟؟
  • چرا خود اون با این همه مطالب دقیق متحول نشد؟؟؟


 

 

 



[ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 12:46 عصر ] [ قندون ] [ نظر ]

دیروز شیطان را دیدم

دیروز شیطان را دیدم،در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود. فریب می فروخت و مردم دورش جمع شده بودند و های هوی می کردند و هول میدادند و بیشتر می خواستند. توی بساطش همه چیز بود:غرور، نفرت، خیانت... ، هرکس چیزی می خرید و در ازایش چیزی می داد. بعضی ها تکه ای از قلبشان را و بعضی ها پاره ای از روحشان را و بعضی دیگر ایمانشان را!

شیطان میخندید و دهانش بوی گند جهنم را می داد، حالم را بهم میزد دلم می خواست همه ی نفرتم را ابراز کنم. انگار ذهنم را خواند و موزیانه خندید و گفت:من کاری به کسی ندارم؛ فقط گوشه ای نشسته و بساطم را پهن کرده ام و آرام نجوا می کنم. نه قیل و قال می کنم و نه کسی را مجبور به خرید می کنم میبینی که این ها خودشان دور من جمع شده اند. جوابش را ندادم آن وقت سرش را نزدیک تر کرد و گفت: البته تو با این ها فرق میکنی، تو مؤمن و زیرکی؛ زیرکی و ایمان آدم را نجات می دهد این ها ساده و گرسنه اند و به جای هر چیز فریب می خورند. از شیطان بدم آمد اما حرف هایش شیرین بود!!! گذاشتم تا حرف بزند و او هی گفت و گفت و گفت.

ساعت ها کنار بساطش نشستم تا اینکه چشمم به جعبه ی عبادتی افتاد که لا به لای چیز های دیگر بود، دور از چشم شیطان آن را برداشتم، توی جیبم گذاشتم و با خود گفتم بگذار یک بار هم که شده من از شیطان چیزی بدزدم.

به خانه آمدم و در کوچک جعبه را باز کردم... در آن چیزی بود جز غرور! جعبه از دستم افتاد و غرور توی اتاقم ریخت. فریب خورده بودم دستم را روی قبم گذاشتم؛ وای خدای من قلبم نبود فهمیدم آن را کنار بساط شیطان جا گذاشته بودم.تمام راه را دویدمو شیطان را نفرین کردم. دلم میخواست یغه ی نامردش را بگیرم، جعبه عبادت دروغینش را بر سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم.

به میدان رسیدم،شیطان نبود. های هوی می گریستم، بلند شدم تا بی دلی ام را با خود ببرم که صدایی شنیدم:صدای قلبم بود...همان جا بی اختیار سجده کردم و زمین را به شکرانه قلبی که پیدا شده بود بوسیدم....اما من فریب خورده بودم!!!



[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 8:23 عصر ] [ قندون ] [ نظر ]

جوانه زدنم

سلام.

مدتیه تصمیم دارم به طور حرفه ای و جدی یه وبلاگ خاص با هدف خاص و با موضوعات جالب بنویسم.و میخوام از امروز با یاری خدا و کمک شما دوستان شروع کنم.!!!



[ شنبه 92/1/3 ] [ 5:29 عصر ] [ قندون ] [ نظر ]
.::.

درباره وبلاگ



سلام دوست عزیز! قندون وبلاگی است که شیرینی های زندگی خود را در آن نگهداری می کنم. البته نا گفته نماند شیرینی زیاد تلخ است .اما شیرینی زندگی هرچه قدر هم که باشد دلت را نمی زنداگر...!خوشحالم کن و تو هم شیرینی به قندون دل من اضافه کن...!!!

پیوندهای روزانه

عشقه

آرشیو ماهانه

فروردین 92
تیر 92
خرداد 92
اسفند 92

پیوندها

عاشق آسمونی
برگ های عَشَقه
upturn یعنی تغییر مطلوب
علی اصغربامری
جاده های مه آلود
* سجاده ی عشق *
گل باغ آشنایی
شهید علی پور
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
کلبه درویشی
آسمون آبی چهاربرج
****شهرستان بجنورد****
دریــــــــای نـــور
محمدمبین احسانی نیا
اسطوره عشق مادر
شرم حضور
ارواحنا فداک یا زینب
شاخابه عشق
دختر و پسرای ایرونی
آتیه سازان اهواز
نور غدیر
کنیز مادر
دل نوشته های مائده
منتظر
منتظر باران
بهار عشق
خاطرات قصر فیروزه 1
گل یا پوچ ؟
با من بمان...
مطلع عشق
چیزهای جالب
آسمان آبی
آنجا که عقاب پر بریزد
آبی به رنگ آسمان
صدای نی ریز
مذهب
عشقه
♥سحر♥
دل نوشته های من(ترنم )
یک فنجان خنده
سکوت
تینا
قالب پارسی بلاگ|قالب وبلاگ دلتنگی های من پارسی بلاگ
آبکش سینک جادویی|خرید پاور بانک
ثبت بربند | چارتر|چت،چت روم،وی چت
نصب دوربین مداربسته|تور سریلانکا
سیستم تصفیه آب صنعتی|خرید از چین
آموزش سیستم های تصفیه آب خانگی

سایت آوازک

خرید شارژ|قالب بتن
چت|دانلود رایگان فیلم جدید
تور لحظه آخری کیش|سایت تبادل لینک
پخش قطعات کولر|عسل چت،چت روم
کاشت مو ترکیبی|کارشناسی قیمت ملک
خرید پاور بانک|دستگاه تصفیه هوا خانگی
قیمت ساندویچ پانل|خرید جم در جم باکس
رادیو جوان ایرانی|انواع کاغذ دیواری

دیگر امکانات


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 51641

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]